چت روم
چت روم استان چهارمحال وبختیاری
مادرم بلوط
اصفهان متعهد
فندک برقی سیگار لمسی
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان همه
درهمه و
آدرس vahid-zz.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
enterweb.ir
Translate : Enterweb.ir
معاهده گلستان در سال) 1813 (ميلادي بين ايران و روسيه امضا شد.
هم زمان با فعاليتهاي گاردان انگليسي براي تقويت قواي نظامي ايران ، به دنبال قتل تسي تسيانف ، (Tsitsianof) فرماندهي سپاه روسيه به عهده گوداوويچ (Goudawitch) افتاد.
گوداوويچ در سال1223 هجري قمري به صورت غافلگيرانه به ايروان حمله برد. اما شکت خورد و برگشت. عباس ميرزا براي تنبيه سپاه روسيه از تبريز به نخجوان رهسپار شد و طي چند نبرد در اطراف شهر ايروان و درياچه گوگچه سپاهيان روس را مغلوب کرد.
در سال 1225هجري قمري حسين خان قاجار حاکم ايروان عليه روسها شورش کرد و جمع زيادي از روسها را به اسيري گرفت و عازم تهران کرد. اين روزها (1226- 1225هجري قمري) مقارن با خروج گاردان از ايران و ورود هيات نظامي انگليسي به ايران است.
در اين زمان روسها خواستار صلح با ايران شدند با اين شرط که سرزمينهاي متصرفه در تصرف آنها باقي بماند و نيز ايران به آنها اجازه عبور از داخل کشور براي حمله به عثماني را بدهد. دولت قاجاري ايران اين تقاضا را نپذيرفت.
پس از ورود سرگور اوزلي به علت رابطه دوستي که ميان انگليس و روسيه ايجاد شده بود در پي آن شد که بين ايران و روسيه ، صلح برقرار کند و خواستار آن بود که افسران انگليسي که در سپاه ايران بودند از جنگ با روسيه دست بردارند.
جنگ به اصرار عباس ميرزا ادامه يافت و سپاه ايران در محل اصلاندوز کنار رود ارس مقيم شدند. در اين هنگام روسها غافلگيرانه به اردوي ايران حمله کردند. اگرچه سپاه ايران مقاومت زيادي نشان دادند اما به علت اختلافاتي که بين سپاه ايران پيش آمد ، نيروهاي ايراني مجبور به عقب نشيني به سمت تبريز شدند.
يکي از عللي که موجب شکست قواي ايران شد اين است که همواره دولت قاجار به يک دولت بيگانه اعتماد و دل ميبست و انتظار داشت آن دولت از سرزمين ايران حفاظت و مراقت بکند. گاهي به فرانسه اعتماد ميکردند گاهي به انگليس و زماني هم به روسيه. چون عباس ميرزا در گذشته فتوحاتي کرده بود که انگليس منافع خود را در خطر ميديد انگليسيها در صدد بودند که به نحوي جلوي طولاني شدن جنگهاي روسيه و ايران را بگيرند.
بهمين دليل با نيرنگهاي گوناگون ضمن تهايج ايلات ايراني آنها را به شورش واداشتند ، از سوي ديگر اصرار داشتند که ايران و روس قرارداد صلح با روسيه را امضا کند.
فرمانده سپاه روسيه پس از فتح اصلاندوز، آذربايجان را از هر دو طرف مورد تهديد قرار داد. در اين زمان ترکمانان خراسان نيز سر به شورش گذاشتند. در اين ميان شاه ايران که درصدد آماده کردن سپاهي براي سرکوب نيروهاي روسيه بود به علت اوضاع نا آرام در چند جبهه تقاضاي صلح کرد. انگليسها از يک سو با ايران قرار داد داشتند که در مواقع خطر سربازهاي انگليسي در لباس ايراني با دشمن بجنگد. ولي پس از ورود سرگور اوزلي و رابطه دوستي که با روسها بوجود آورده بود و قراري که با روسها بسته بود سربازان خود را از جبههها فراخواند و ضعف قواي نظامي ايران ، شورشهاي محلي و نا بساماني در آذوقه و مهمات فتحعلي شاه قاجار را مجبور به صلح با روسها کرد.
ميرزا ابوالحسن ايلچي به عنوان نماينده و سرگور اوزلي نيز به عنوان واسطه از تهران عازم روسيه شدند. دولت روسيه نيز چون در اين زمان سخت گرفتار درگيري و کشمکش با ناپلئون بناپارت بود از رسيدن سفير روسيه و تقاضاي صلح استقبال کرد. قرارداد صلح در قريه گلستان از محال قره باغ منعقد شد. اين عهدنامه به وساطت و شفاعت (ناظر وفضول) سرگور اوزلي ، نماينده روس رديشچوف (رديشخوف) در مقام فرماندهي نيروهاي گرجستان و نماينده تهران ميرزا ابوالحسن خان ايلچي به تاريخ 29 شوال (1228هجري قمري) در يازده فصل و يک مقدمه امضا شد.
عهدنامه گلستان يکي از شوم ترين معاهداتي است که در تاريخ ايران به امضا رسيده و اولين عهدنامه شومي است که اولياي ايران از شدت بي خبري با يک دولت اروپايي بستهاند. اين عهدنامه سبب شد با وجود اين که روسها در بدترين شرايط جنگي با فرانسه بودند ، نه تنها از گرفتاريهاي ايران آسوده شده بلکه سرزمين هاي جديدي به متصرفات خود اضافه کنند. عهد نامه گلستان سبب شد براي اولين بار مرزهاي طبيعي ايران تغيير کند و بسياري از نواحي شمال رود ارس از دست ايران خارج شود.
از جمله مناطقي که از ايران جدا شد عبارتاند از:
قره باغ
گنجه
خانات موشکي
شيروان
قوبا
دربند
باکو
هرجا از ولايات تالش را که بالفعل در تصرف روسيه بود.
داغستان
گرجستان
سرزمين کنوني ايران ، تنها بخشي از ناحيهاي است که در تاريخ با نامهاي (ايرانزمين) يا (ايرانشهر) و در جغرافيا با نام (فلات ايران) شناسانيده ميشود. گستره سرزمينهاي جدا شده از ايران در قراردادهاي شوم استعماري از اين قرار است: آران: 86600 کيلومتر مربع ؛ ارمنستان: 29800 ک .م ؛ گرجستان: 69700 ک.م ؛ داغستان: 50300 ک.م ؛ اوستي شمالي: 8000 ک.م ؛ چچن: 15700 ک .م ؛ اينگوش: 3600 ک. م و بلغارستان: 12500 ک.م ؛ (جمع کل قفقاز 276200 کيلومتر مربع). افغانستان: 625225 ک.م ؛ بخشهايي از مکران: 250000 ک.م ؛ (جمع کل سرزمينهاي شرقي: 975225)ترکمنستان: 488100 ک.م ؛ ازبکستان: 447100 ک.م ؛ تاجيکستان: 141300 ک.م ؛ بخشهاي ضميمه شده به قزاقستان: 100000ک.م ؛ بخشهاي ضميمه شده به قرقيزستان: 50000 ک.م ؛ (جمع کل سرزمينهاي فرارودان: 2161720 کيلومتر مربع). جمع کل همه سرزمينهاي جدا شده از ايران دروني در دوران قاجاريه 3 ميليون و چهارصد و سيزده هزار کيلومتر مربع.
متن کامل عهد نامه گلستان:
اعليحضرت قضا قدرت ، خورشيد رايت ، پادشاه جم جاه و امپراتوري عالي دستگاه ممالك بالاستقلال كلممالك ايمپريه روسيه و اعليحضرت قدر قدرت كيوان رفعت پادشاه اعظم سليمان جاه ممالك بالاستحقاق ممالك شاهانه ايران به ملاحظه كمال مهرباني و اشقاق عليتين كه در ماده اهالي و رعاياي متعلقين دارند رفع و دفع عداوت و دشمني كه برعكس رأي شوكت آراي ايشان است طالب و به استقرار مراتب مصالحه ميمونه ودوستي جواريت سابقه مؤكده را در بينالطرفين راغب ميباشند به احسنالوجه رأي عليتين قرار گرفته و درانجام اين امور نيك و مصوبه از طرف اعليحضرت قدر قدرت پادشاه اعظم ممالك روسيه به عاليجاه معلي جايگاه جنرال ليوتنان سپهسالار روسيه و مدير عساكر ساكنين جوانب قفقازيه و گرجستان و ناظم امور ومصالح شهريه ولايات غروزيا و گرجستان و قفقازيه و حاجي ترخان و كارهاي تمامي ثغور و سرحدات اينحدودات و سامان، امر فرماي عساكر سفاين بحر خزر صاحب حمايل الكساندر نويسكي و حمايل مرتبه اولينآناي مرتبهدار رابع عسكريه مقتدره حضرت گيوركي صاحب نشان و شمشير طلاالمرقوم به جهت رشادت وبهادري نيكولاي ريتشچوف اختيار كلي اعطا شده و اعليحضرت قدر قدرت والارتبت پادشاه اعظم مالك كل ممالك ايران هم عاليجاه ، معلي جايگاه ايلچي بزرگ دولت ايران كه مأمور دولتين روس و انگليس بودهاندعمدهالامراء والاعيان مقرب درگاه ذيشان و محرم اسرار نهان و مشير اكثر امور دولت عليه ايران و از خانواده دودمان وزارت و از امراي واقفان حضور در مرتبه دوم آن ، صاحب شوكت عطاياي خاص پادشاهي خود ازخنجر و شمشير و كارد مرصع و استعمال ملبوس ترمه و اسب مرصع يراق ميرزاابوالحسن خان را در اين كارمختار بالكل نمودهاند حال در معسكر روسيه رودخانه زيوه من محال گلستان متعلقه ولايت قراباغ ، ملاقات و جمعيت نمودهاند ، بعد از ابراز و مبادله مستمسك مأموريت و اختيار كلي خود به يكديگر و ملاحظه و تحقيقامور متعلق به مصالح مباركه به نام نامي پادشاهان عظام قرار و به موجب اختيار نامجات طرفين قيود و فصول و شروط مرقومه را اليالابد مقبول و منصوب و استمرار ميداريم.
فصل اول ـ بعد از اين امور جنگ و عداوت و دشمني كه تا حال در دولتين روسيه و ايران بود به موجب اينعهدنامه اليالابد مقطوع و متروك و مراتب مصالحه اكيده و دوستي و وفاق شديد فيمابين اعليحضرت قضا قدرت پادشاه اعظم امپراطور روسيه و اعليحضرت خورشيد رايت ، پادشاه دارا شوكت ممالك ايران و وراث و وليعهدان عظام ،ميانه دولتين عليتين ايشان پايدار و سلوك خواهد بود.
فصل دوم ـ چون پيشتر به موجب اظهار و گفتگوي طرفين قبول و رضا در ميان دولتين شده است كه مراتب مصالحه در بناي اسطاطسكو او پرزنديم باشد يعني طرفين در هر موضوع حالي كه الي قرارداد مصالحه بوده است از آن قرار باقي و تمامي اولكاي ولايات خوانين نشين كه تا حال در تحت تصرف و ضبط هر يك ازدولتين بوده ، كماكان در ضبط اختيار ايشان بماند ، لهذا در بين دولتين عليتين روسيه و ايران به موجب خط مرقومه ذيل ثغور و سرحدات مستقر و تعيين گرديده است از ابتداي اراضي آدينه بازار به خط مستقيم از راه صحراي مغان تا به معبر يدي بلوك رود ارس و از بالاي كنار رود ارس تا اتصال و الحاق رودخانه كپنك چاي به پشت كوه مقري و از آن جا خط حدود سامان ولايات قراباغ و نخجوان و ايروان و نيز رسدي از سنور گنجه جمع و متصل گرديده بعد از آن حدود مزبور كه ولايات ايروان و گنجه و هم حدود قزاق و شمسالدين لورا تا مكان ايشك ميدان مشخص و منفصل ميسازد و از ايشك ميدان تا بالاي سر كوههاي طرف راست و رودخانههاي حمزه چمن و از سر كوههاي پنبك الي گوشه محال شورهگل از بالاي كوه برفدار آلداگوز گذشته از سر حد محال شورهگل و ميانه حدود قريه سدره به رودخانه آرپه چاي ملحق و متصل شده معلوم و مشخص ميگردد و چونولايت خوانين نشين طالش در هنگام عداوت و دشمني دست به دست افتاده به جهت زياده صدق و راستي حدود ولايات طالش مزبور را از جانب انزلي و اردبيل بعد از تصديق اين صلحنامه از پادشاهان عظام معتمدان ومهندسان مأموره كه به موجب قبول و وفاق يكديگر و معرفت سرداران جانبين جبال و رودخانهها و درياچه وامكنه ، و مزارع طرفين تفصيلا تحرير و تميز و تشخيص ميسازند آن را نيز معلوم و تعيين ساخته آن چه درحال تحرير اين صلحنامه در دست و در تحت تصرف جانبين باشد معلوم نموده آن وقت خط حدود ولايت طالش نيز در بناي اسطاطسكو او پرزنديم مستقر و معين ساخته هر يك از طرفين آنچه در تصرف دارد بر سرآن باقي خواهد ماند و همچنين در سرحدات مزبوره فوق اگر چيزي از خط طرفين بيرون رفته باشد معتمدان ومهندسان مأموره طرفين هر يك طرف موافق اسطاطسكو او پرزنديم رضا خواهند داد.
فصل سوم ـ اعليحضرت قدر قدرت ، پادشاه اعظم كل ممالك ايران به جهت ثبوت دوستي و وفاقي كه به اعليحضرت خورشيد مرتبت امپراطور كل ممالك روسيه دارند به اين صلحنامه به عوض خود و وليعهدانعظام تخت شاهانه ايران و ولايات قراباغ گنجه كه الان موسوم به يلي سابط پول است و اولكاي خوانين نشين شكي و شيروان و قبه و دربند و بادكوبه هر جا از ولايات طالش را با خاكي كه الان در تصرف دولت روسيه است و تمامي داغستان و گرجستان و محال شورهگل و آچوقباشي و گروزيه و منگريل و آبخاز و تمامي اولكا و اراضي كه در ميانه قفقاز و سرحدات معينهالحاليه بود و نيز آنچه از اراضي و اهالي قفقاز الي كناردرياي خزر متصل است مخصوص و متعلق به ممالك ايمپريه روسيه ميدانند.
فصل چهارم ـ اعليحضرت خورشيد رايت امپراطور والاشوكت ممالك روسيه براي اظهار دوستي و اتحاد خود نسبت به اعليحضرت قدر قدرت پادشاه اعظم ممالك ايران و به جهت اثبات اين معني بنابر همجواريت طالب و راغب است كه در ممالك شاهانه ايران رايت استقلال و اختيار پادشاهي را در بناي اكيده مشاهده وملاحظه نمايند ، لهذا از خود و از عوض وليعهدان عظام اقرار مينمايند كه هر يك از فرزندان عظام ايشان كه به وليعهدي دولت ايران تعيين ميگردد هرگاه محتاج به اعانت يا امدادي از دولت عليه روسيه باشند مضايقت ننمايند تا از خارج كسي نتواند دخل و تصرف در مملكت ايران نمايد و به اعانت و امداد دولت روس دولت ايران مستقر و مستحكم گردد و اگر در سر امور داخله مملكت ايران فيمابين شاهزادگان مناقشتي روي نمايد دولت عليه روس را در آن ميانه كاري نيست تا پادشاه وقت خواهش نمايد.
فصل پنجم ـ كشتيهاي دولت روسيه كه براي معاملات بر روي درياي خزر تردد مينمايند به دستورسابق ماذون خواهند بود كه به سواحل و بنادر جانب ايران عازم و نزديك شوند و زمان طوفان و شكست كشتي از طرف ايران اعانت و ياري دوستانه نسبت به آنها بشود و كشتيهاي جانب ايران هم به دستورالعمل سابق ماذون خواهند بود كه براي معامله روانه ساحل روسيه شوند به همين نحو در هنگام شكست و طوفان از جانب روسيه اعانت و ياري دوستانه درباره ايشان معمول گردد و در خصوص كشتيهاي عسكريه جنگي روسيه به طريقي كه در زمان دوستي و يا در هر وقت كشتيهاي جنگي دولت روسيه با علم و بيرق در بحر خزر بودهاند حال نيز محض دوستي اجازه داده ميشود كه به دستور سابق معمول گردد و احدي از دولتهاي ديگر سواي دولت روس كشتيهاي جنگي در درياي خزر نداشته باشند.
فصل ششم ـ تمام اسرائي كه در جنگها گرفته شدهاند يا اين كه از اهالي طرفين اسير شده از كريستيان ويا هر مذهب ديگر باشند الي وعده سه ماهه هلالي بعد از تصديق و خط گذاردن در اين عهدنامه از طرفين مرخص و رد گرديده و هر يك از جانبين خرج و مايحتاج به اسراي مزبور داده و به قراكليسا رسانند و وكلاي سرحدات طرفين به موجب نشر اعلامي كه در خصوص فرستادن آنها به جاي معين به يكديگر مينمايند ، اسراي جانبين را باز يافت خواهند كرد و اذن به كساني كه به رضا و رغبت خود اراده آمدن داشته باشند و آنان كه سبب تقصير و يا خواهش خود از مملكتين فرار نمودهاند داده شود كه به وطن اصلي خود مراجعت نمايند و هر كس از هر قومي چه اسير و چه فراري كه نخواسته باشد بيايد كسي را با او كاري نيست و عفو تقصيرات ازطرفين نسبت به فراريان عطا خواهد شد.
فصل هفتم ـ علاوه از اقرار و اظهار مزبوره بالا رأي اعليحضرت كيوان رفعت امپراطور اعظم روسيه واعليحضرت قدر قدرت پادشاه اعظم ممالك ايران قرار يافته كه ايلچيان معتمد طرفين كه هنگام لزوم مأموردارالسلطنه جانبين ميشوند بر وفق لياقت رتبه و امور كليه مرجوعه ايشان را حاصل و پرداخت و سجل نمايندو به دستور سابق وكلائي كه از دولتين به خصوص حمايت ارباب معاملات در بلاد مناسبه طرفين تعيين وتمكين گرديده زياده از ده نفر عمله نخواهد داشت و ايشان با اعزاز شايسته مورد مراعات گرديده به احوال ايشان هيچگونه زحمت نرسيده بل زحمتي كه به رعاياي طرفين عايد گردد به موجب عرض و اظهار وكلاي رعاياي مزبور رضاي ستمديدگان جانبين داده شود.
فصل هشتم ـ در باب آمد و شد قوافل و ارباب معاملات در ميان ممالك دولتين عليتين اذن داده ميشود كه هر كس از اهالي ، تجار به خصوص به ثبوت اين كه دوست رعايا و ارباب معاملات متعلق به دولت عليه روسيه يا تجار متعلق به دولت بهيه ايران ميباشند و از دولت خود يا از سرحد داران تذكره و يا كاغذ راه در دست داشته باشند از طريق بحر و بر به جانب ممالك اين دو دولت بدون تشويش آيند و هر كس هر قدر خواهد ساكن و متوقف گشته به امور معامله و تجارت اشتغال نمايند و زمان مراجعه آنها به اوطان خود از دولتين مانع ايشان نشوند آنچه مال و تنخواه از امكنه ممالك روسيه به ولايات ايران و نيز از طرف ايران به ممالك روسيه برند و به معرض بيع رسانند و يا معاوضه با مال و اشياء ديگري نمايند اگر در ميان ارباب معاملات به خصوص طلب و غيره شكوه و ادعائي باشد به موجب عادت مألوفه به نزد وكلاي طرفين يا اگر وكيل نباشد به نزد حاكم آن جا رفته امور خود را عرض و اظهار سازند تا ايشان از روي صداقت مراتب ادعاي ايشان را مشخص و معلوم كرده خود يا به معرفت ديگران قطع و فصل كار را ساخته و نگذارند تعرض و زحمتي به ارباب معاملات عايد شود و ارباب تجار طرف ممالك روسيه كه وارد به ممالك ايران ميشوند ماذون خواهند بود كه اگر با تنخواه واموال خودشان به جانب ممالك پادشاهانه ديگر همچنين از طرف دولت عليه روسيه نيز درباره اهالي تجاردولت ايران كه از خاك ممالك روسيه به جانب ساير ممالك پادشاهان كه دوست روسيه باشند ميروند معمول خواهد شد وقتي كه يكي از رعاياي دولت روسيه در زمان توقف و تجارت در مملكت ايران فوت شد و املاك واموال او در ايران بماند چون ما يعرف او از مال رعاياي متعلقه به دولت است لهذا ميبايد اموال مفوت به موجب قبضالواصل شرعي رد و تسليم ورثه مفوت گردد و ديگر اذن خواهند داد كه املاك مفوت را اقوام اوبفروشند چنان كه اين معني در ميان ممالك روسيه و نيز در ممالك پادشاهان ديگر دستور و عادت بوده متعلق به هر كه باشد مضايقه نمينمايند.
فصل نهم ـ باج و گمرك اموال تجار طرف دولت بهيه روسيه كه به بنادر و بلاد ايران ميآورند از يك تومان مبلغ پانصد دينار در يك بلده گرفته از آنجا با اموال مذكور به هر ولايت ايران كه بروند چيزي مطالبه نگردد وهمچنين از اموالي كه از ممالك ايران بيرون بياورند آن قدر زياده به عنوان خرج و توجيه و اختراعات چيزي ازتجار روسيه با شر و شلتاق مطالبه نشود. به همين نحو در يك بلده باج و گمرك تجار ايران كه به بنادر بلاد ممالك روسيه ميبرند و يا بيرون بياورند به دستور گرفته اختلافي به هيچ وجه نداشته باشد.
فصل دهم ـ بعد از نقل اموال تجار به بنادر كنار دريا و يا آوردن از راه خشكي به بلاد سرحدات طرفين اذن و اختيار به تجار و ارباب معاملات طرفين داده شده كه اموال و تنخواه خودشان را فروخته و اموال ديگر خريده و يا معاوضه كرده ديگر از اعضاي گمرك از مستأجرين طرفين اذن و دستوري نخواسته باشند زيرا كه بر ذمه اعضاي گمرك و مستأجرين لازم است كه ملاحظه نمايند كه تا معطلي و تأخير در كار تجارت ارباب معاملات وقوع نيابد باج خزانه را از بايع يا از مبيع يا از مشتري هر نوع با هم سازش مينمايند حاصل و بازيافت دارند.
فصل يازدهم ـ بعد از تصديق و خط گذاردن در اين شرط نامچه بوكلاي مختار دولتين عليتين بلاتأخير به اطراف جانبين اعلام و اخبار و امر اكيد به خصوص بالمره ترك قطع امور عداوت و دشمني به هر جا ارسال خواهد كرد اين شروط نامه الحاله كه به خصوص استدامت مصالحه دائمي طرفين مستقر و دو قطعه مشروحه باترجمان خط فارسي مرقوم و محرر و از وكلاي مختار مأمورين دولتين مزبوره تصديق و با خط و مهر مختوم گرديد و مبادله با يكديگر شده است ميبايست از طرف اعليحضرت خورشيد رتبت پادشاه اعظم امپراطور اكرم مالك كل ممالك روسيه و از جانب اعليحضرت قدر قدرت پادشاه والاجاه ممالك ايران به امضاي خط شريف ايشان تصديق گردد و چون اين صلحنامه مشروحه مصدوقه ميبايد از هر دو دولت پايدار بوكلاي مختار برسد لهذا از دولتين در مدت سه ماه هلالي وصول گردد. تحريراً في معسكر روسيه رودخانه زيوه من محال گلستانمتعلقه به ولايت قرهباغ به تاريخ بيست و نهم ماه شوال 1228 هجريه و تاريخ دوازدهم ماه اوكد مبر سنه1813 (2 آبان 1192 خورشيدي برابر با 24 اكتبر 1813 ميلادي).
نظرات شما عزیزان:
بازدید :
تاریخ : چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:عهد نامه گلستان:, زمان : 18:44 | نویسنده : وحید | لینک ثابت |